یکی از مهمترین وجوه شعر حافظ هماهنگی میان لفظ و محتوا است. اهمیت پیوند این دو در ذهن حافظ چنان است که به صورت گسترده از نظام نشانه و دلالتهای ضمنی در متن بهره میگیرد تا واژگان شعر علاوه بر رویکرد زیباشناسانه و ایجاد معنی معمول، دلالتی برای معنی پنهان و ثانویه باشند. هدف این مقاله اثبات این مطلب است که حافظ از مراعات نظیر و تناسب نیز به عنوان نشانههای معنیافزا بهره گرفته است.
دلالت ضمنی نشانهها در مراعات نظیر و تناسب به دو شکل انجام میگیرد: شکل اول، حرکت ذهن است از مراعات نظیری که در بیت وجود دارد به سوی واژه یا مفهومی دیگر که در بیت وجود ندارد. شکل دوم، وجود واژگانی در بیت است که در ظاهر با هم تناسب ندارند اما با واژهای خارج از بیت، متناسبند و ذهن خواننده را به آن راهنمایی میکنند. در این مقاله شکل اول، نشانههای درونمتنی و شکل دوم، نشانههای فرامتنی نامیده و در مجموع دوازده نمونه که دلالتهای ضمنی غیر متعارف دارند، به شیوهی کتابخانهای و بر پایهی تحلیل محتوا بررسی شده است.
|