این مقاله به تحلیل اجزای کهن الگوی سفر قهرمان در گنبد ششم از هفتپیکر نظامی میپردازد و نشان میدهد که داستان "خیر و شر" مطابقتی کامل با الگوی سفر قهرمان و مراحل سهگانهی آن دارد. خیر، در زمانی نامعلوم، پای به راه سفری نامعلوم میگذارد. شر، که سایهی فریب کار و آزمندِ خیراست، بینایی ظاهری او را میستاند؛ اما به یاری شبانِ کُرد، خیر بیناییاش را باز مییابد و نگاهِ چشم باطنِش به دنیای ناخودآگاه گشوده میشود. خیر به پاس خدمتی که دریافت کرده، شبانی گوسفندان کُرد را بر عهده میگیرد. شبان، دختر خود را به ازدواج خیر درمی آورد. ازدواج جادویی با بانوی کُرد، سبب میشود تا خیر، به اکسیر معرفت، که همانا دست یافتن به رازِ درخت جاودانگی است، دست بیابد. خیر، به نیروی درخت جادویی، درمانگری میآموزد و دخترِ شاه و وزیر را درمان میکند. درمانِ دختران و ازدواج با آنان، رمزی از یگانگی با عالم درون است. وحدت با آنیماهای درون، و آشتی با سه پدر، برای خیر رسیدن به پادشاهی، قدرت، عدالت و توانگری را به همراه دارد. خیر با برکاتی که به دست آورده است، باید برای انجام رسالت خویش که همانا برقراری عدالت است، به سوی جامعهی بشری بازگردد.
|