فقر و غنا از موضوعاتی است که همواره بحث های مختلفی پیرامون آن مطرح شده و هر کس بر اساس برداشت و دیدگاه خاص خود آن را مورد تجزیه و تحلیل قرارداده است.
فقر به معنای حاجت و نیاز و فقیر به معنای حاجتمند است. احتیاج را از آن جهت فقر گفتهاند که به منزله شکسته شدن ستون فقرات (فقار ظَهر) است. در مقابل، غنا به معنای کفایت و بینیازی است. در قرآن کریم ، فقر و غنا به دو گونه مطرح شده است: یک دسته از آیات به فقر مالی و مادی اشاره دارند و دسته دیگر آیاتی هستند که به معنایی فراتر از معانی مالی و مادی اشاره دارند. مولانا نیز در مثنوی ارزشمند خود به دو موضوع فقر و غنا اشاره کرده است. او استغنا را به دو شاخه استغنای حق و استغنای بنده تقسیم کرده و فقر را به شیوههای گوناگون ستوده است . مقصود مولانا از فقر، محتاج بودن به پروردگار و بینیاز بودن از خلق است؛ بنابراین فقر در این معنا فخر محسوب میشود به مصداق حدیث «الفقرُ فخری».
در این پژوهش سعی بر آن است که ضمن بر شمردن انواع فقر و غنا ، این دو موضوع (فقر و غنا) از منظر قرآن و احادیث نیز بررسی شده سپس ابیاتی از مثنوی که به این دو موضوع اشاره کرده اند برای روشن تر شدن بحث آورده شود.
|