مقاله


کد مقاله : 13990202236695

عنوان مقاله : نمادهای مشترک در اشعار مولوی و سپهری

نشریه شماره : 21 فصل پاییز - زمستان 1398

مشاهده شده : 837

فایل های مقاله : 1/79 MB


نویسندگان

  نام و نام خانوادگی پست الکترونیک مرتبه علمی مدرک تحصیلی مسئول
1 زهره مرتضی زاده zmortezazadeh123@gmail.com دانشجو دانشجوی دکترا
2 حسین پارسایی parsaei@qaemiau.ac.ir استادیار دکترا
3 سوزان جهانیان mazaher301@yahoo.com استادیار دکترا

چکیده مقاله

یکی از عناصر مورد استفاده در متون ادبی نماد است. متون عرفانی برای بیان تجارب درونی و معرفتی عارف به طور ویژه از نماد بهره می‌گیرند. مولوی در مثنوی برای نشان دادن بنیاد معرفتی خود و شرح سیر و سلوک از نمادهای گوناگونی استفاده کرده است. وی با استفاده از جهان بینی عرفانی، مجموعه گران‌بهایی از نمادهای عرفانی را به ادبیات فارسی ارائه کرده است. سهراب سپهری عارف و نقاش کاشانی و شاعر نوپرداز معاصر نیز به منظور تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب از طریق ایجاد ابهام، شرکت دادن مخاطب در آفرینش معنایی و واداشتن او به تأمل در معنای شعر از این شگرد بهره جسته و نمونه‌های عالی شعری را بیان نموده است، هر چند این دو شاعر، مربوط به برهه‌های مختلفی از زمان می‌باشند، ولی بعضاً حس و درک مشترکی از واژه‌ها داشته و به احتمال قوی این امر الهام‌بخش هردو شاعر در سرودن شعر و خلق اثر می باشد. به کارگیری نمادهای مشترک در آثار آنها باتوجه به تأثیر پذیری سپهری از مولوی بسیار زیاد دیده می‌شود. در این مقاله سعی شده است به مواردی از این مشترکات اشاره شود. نگارندگان پس از توصیف به کارگیری نماد در آثار مولوی و سپهری و تأثیرپذیری سپهری از مولوی، رمزهای مشترکی را که مولوی و سپهری از نمادهای خود داشته‌اند، استخراج کرده و سپس با استفاده از روش تحلیل محتوا به طبقه‌بندی، توصیف و بیان معانی نمادین آنها پرداخته و نکته‌هایی از آنها را بازگو کرده‌اند.