در متن ادب فارسی، بویژه متون تاریخی، از سرگذشت اسکندراستفاده گسترده ای شده است اسکندر یکی از شخصیت های تاریخ ساز در پهنۀ زمان بوده است؛ در ادبیات فارسی و عربی شخصییت تاریخی او با افسانه هایی آمیخته است که از او شخصیتی داستانی و افسانه ای پدیدآورده است. در بسیاری از متوننظم و نثر به داستان زندگی وی پرداخته شده است. شخصیت اسکندر در حماسه ملی ما آمیخته با صفات نیک و بد است. اگر بخواهيم موضوع اسكندر را با نگاهي علمي ارزيابي كنيم؛ بايد ببينيم كه کردار وی چگونه بوده كه در ثنا و ستايش وي تا اين حد اغراق و مبالغه شده است. در بعضی منابع شخصيتي نيك، درست و پيامبروار و منابع دیگر شخصیت گجستک از اسكندر معرفی شده است. در این مقاله سعی شده است با بررسی شخصیت اسکندر در دو اثر تاریخیاخبار الطوال و شاهنامه به تأثیرپذیری اسکندر از فرهنگ و اندیشه پارسی و موفقیت وی در کشورگشایی و ایجاد فرهنگ ها بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش بر اساس روش تطبیقی بین دو منبع فوق خواهد بود. فرضیه این مقاله بینش دینوری و فردوسی در دو منبع بر اساس تفاوت ها و شباهت های یاد شده دربارۀ اسکندر نیز بررسی می شود.
|