تحقیق حاضر، کوششی است برای گشودن دریچه هایی از دنیای پررمز و راز مثنوی معنوی که با تکیه بر شاخصه های دیسکورس سخن نوشتاری در هرمنوتیک پدیدارشناسانه «پل ریکور» انجام یافته است. نگارندگان این تحقیق، برخلاف دیدگاه سنّتی که در آن باورمندی به گفتاری یا نوشتاری بودن زبان تنها رسانگی آن را تعیین می کرد، اعتقاد دارند چون هرمنوتیک متن محور بزنگاه چالش میان زبان گفتاری و سخن نوشتاری است، دیسکورس آن هم به کمک تأویل تأمّلی بسط یافته در هرمنوتیک پدیدارشناسی مشخّص می شود؛ بنابراین برای داوری دربارة گفتاری بودن یا نوشتاری بودن متون کلاسیک مانند مثنوی معنوی، لازم است فرایند شکل گیری متن و رابطة پنج گانة پیام با رسانه، مؤلّف، خواننده، رمزگان و ارجاع بررسی گردد. از همین رو، با بررسی انگاره های دیسکورس مثنوی در وجه نوشتاری و تطبیق آن با هرمنوتیک پل ریکور نشان داده اند که گویندگی مولانا و تحریر حسام الدین و اکابر دیگر، جرِّ جرّار کلام، تقطیع موضوع، حضور عناصر عامیانه در سخن، برخورداری از ویژگی های خطابه و... ادله مقبول و موجّهی بر گفتاری بودن زبان مثنوی نیست؛ چرا که این دانش نامة نائی در بستر گفته (معنا) و زمان روایت شده و تراز مشیرانگی آن کفه را برای تأویل سنگین تر می کند.
|