سعدی پروردۀ مکتب اشاعره است و به راحتی میتوان تأثیر کلام اشعری را در آثار سعدی مشاهده کرد. تأثیر قضا و قدر بر سرنوشت، تأثیر ذات و جوهره بر اعمالی که از انسان سر میزند، و بیتأثیر بودن تربیت بر تغییر روحیات و اخلاقیات فرد، در جای جای کلیات سعدی به چشم میخورد. علاوه بر مضامین بسیاری از این دست، مضمون شایع دیگری نیز در غزلیات و اشعار عاشقانۀ سعدی دیده میشود با این مفهوم که عشق امری بیاختیار و عقلگریز است و در برابر عشق نمیتوان تاب آورد یا دست به انتخاب و تدبیر زد؛ یعنی اندیشۀ جبر بر اشعار عاشقانۀ سعدی نیز غلبه دارد و این سؤال مطرح میشود که آیا این جبر برخاسته از همان کلام و تربیت اشعری است، یا صرفاً محملی برای خلق یک مضمون ادبی. با بررسی دقیقتر کلیات سعدی به این نتیجه میرسیم که تأثیرگذاری کلام اشعری بر سعدی چنان نیست که او را گرفتار جبرگرایی کرده باشد؛ سعدی انسانی آزاده و روشنفکر است و علی رغم همعصران خود، به جبر مطلق اعتقادی ندارد؛ در نتیجه مضمون بیاختیاری انسان در عالم عشق صرفاً یک مضمون هنری است و سعدی از آن برای بیان قدرت عشق استفاده کرده است.
|