«روح» یکی از واژههای تأمل برانگیز در عرفان و تصوّف اسلامی است که در ادبیّات فارسی نیز با عقاید و دیدگاههای گوناگون روبه رو است. با جستوجو در تاريخ هنرهاي تجّسمي درميیابیم که پيشينيان همواره روح را با بال و پر ترسيم ميکردند. در متون عرفانی «مرغ» بهمثابه تمثيل جان، کاربرد گستردهای دارد. در متون حماسی نیز که در بردارندۀ نخستینها، باورها و آیین مردمان دیریناند و همچنین در منظومۀ کوشنامه که جنبۀ اسطورهای و تاریخی دارد، اعتقاد و آرمانهایی منعکس گشته که ریشه در تاریخ و فرهنگ و تمدّن ایرانشهر دارد. ایرانشاه با توّجه به تاریخ سرایش اثر خویش، ناگزیر اعتقاد و باورهای دینی خود را از جمله: شکر باری تعالی، نعت نبیاکرم، مدح پادشاه اسلام و... را در منظومه منعکس ساخته است، امّا گاه در ضمن بیتها با مواردی روبرو میشویم که ریشه در باورهای ایران باستان دارد و بالطبع برآمده از منابع دست اوّلی است که در اختیار شاعر قرار داشته است. مقاله حاضر درصدد است با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه دادههای کتابخانهای، یکی از باورهای مرسوم باستان، یعنی «اعتقاد به پرنده بودن روح» را که در بیت 1051 کوشنامه به آن اشاره شده است را تحلیل کند.
|