رمز عبور را فرموش کرده ام
کد مقاله : 14030510285674
عنوان مقاله : بررسی موتیف «رها کردن کودک بر سر راه» در داستان «بچّۀ مردم» از آلاحمد و شعر«فوقالعاده» از سیمین بهبهانی با رویکرد تطبیقی
کلمات کلیدی : بهبهانی، آلاحمد، فرم، محتوا، موتیف مشترک
نشریه شماره : 37 فصل بهار 1403
مشاهده شده : 250
فایل های مقاله : 10/31 MB
اغلب آثار برجستۀ ادبی زبان فارسی حاصل شکلگیری مجموعهای از تجربهها و موتیفهای مشترک یک یا چند نسل از هنرمندان جغرافیای فرهنگی ایران است. شاهنامۀ فردوسی و دقیقی؛ بسیاری از اشعار حافظ و سلمان ساوجی؛ حافظ و خواجو و... نمونههایی از این تجربۀ مشترک هستند که منجر به خلق تصاویر هنریِ ماندگاری در ادبیات فارسی شدهاند. تصویر «رها کردن کودک بر سر راه»، یکی از موتیفهای اثرگذار معاصر است که سیمین بهبهانی و جلال آلاحمد بدان توجّه نمودهاند. نویسندگان این پژوهش به بررسی این تصویر مشترک در شعر رواییِ «فوقالعاده» از سیمین بهبهانی و داستان کوتاه «بچۀ مردم» از جلال آلاحمد پرداختهاند تا زیباییها، تفاوتها و شباهتهای آنها را در فرم و محتوا شناسایی کنند. برای رسیدن به پاسخِ مناسب، این دو اثر به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی در حوزۀ فرم و محتوا مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد؛ سیمین بهبهانی در خلق فرم با زبان رواییِ جذابی به سبک رمانتیسم اجتماعی نزدیک شده و با قرار دادن نقطۀ اوج در پایان روایت، تأثیر روحی- اجتماعیِ عمیقی بر خواننده گذاشته است؛ امّا آلاحمد با گرایش به مکتب فکری کمونیسم، بر اصالت اقتصاد تأکید میکند و با نادیدهگرفتنِ عواطف انسانی و نمایش پلشتیهای زندگی به مکتب ادبی ناتورالیسم نزدیک میشود. نویسنده در همین راستا بعد از گذر از نقطۀ اوج داستان با طنز ملیحی انفعال نفس خواننده را کنترل میکند و رضایت نسبی زن داستان را که حاصل شناخت نادرست وی از خود انسانیاش است، به تصویر میکشد. در هر دو اثر، زن ایرانی به شدّت مظلوم است و در جامعۀ مردسالار و استبداد زدۀ خود مجبور است تا با گذاشتن بچّۀ خود بر سرِ راه بر احساسات، عواطف زنانه و ارزشهای انسانی پای نهد و به زیست دردمندانه تن دهد.