مقاله


کد مقاله : 14030722285698

عنوان مقاله : براعت استهلال با تکیه بر مثنوی «شهنشاه نامة سلیمانی» (شاهنامة عارف)

نشریه شماره : 38 فصل تابستان 1403

مشاهده شده : 74

فایل های مقاله : 7/33 MB


نویسندگان

  نام و نام خانوادگی پست الکترونیک مرتبه علمی مدرک تحصیلی مسئول
1 مريم السادات خبوشاني maryamsadatkhabushani@gmail.com دانشجو دانشجوی دکترا
2 احمد رضا يلمه ها ayalameha@yahoo.com استاد دکترا
3 مريم محمودي m.mahmoodi75@yahoo.com دانشیار دکترا

چکیده مقاله

براعت استهلال از زیباترین و فنّی‌ترین آرایه‌های ادبی و صنایع معنوی علم بدیع در نظم و نثر فارسی است که قدمت آن به پیش از اسلام می‌رسد و در آثار منثور فارسی به زبان پهلوی نیز از این آرایه استفاده شده است. نیز در حکم مقدّمه و دیباچة آثار منثور و مطلع‌های اشعار است و به نوعی آن را در حکم نظیرهای کوتاه بر متن دانسته‌اند در ادب اروپایی در آغاز داستانها به شکل مقدمة داستانهای تراژدی یونانی و اروپایی مانند آثار شکسپیر خودنمایی می‌کند. این آرایه از مهم‌ترین مهارتها و شگردهای فردوسی در پیشبرد داستان بوده که برای برقراری ارتباط عمیق تر با متن حائز اهمیت است. مقلّدان و پیروان فردوسی نیز حماسه‌های خود را با این آرایه آذین بسته‌اند که یکی از آن پیروان، فتح الله عارف در قرن دهم هجری است که با آوردن مطلع‌هایی که گاهی مستقل از متن اصلی اندوگاهی متصّل به متن، آرایة براعت استهلال را نشان داده است. در این مقاله سعی شده است با تعریف، مقایسه، تطبیق، ارائة نمونه‌هایی از صنعت ادبی «براعت استهلال» در ادب فارسی و آثار حماسی با تکیه بر مثنوی «شهنشاه نامة سلیمانی» پرداخته شود و به مواردی چون ستایش خرد، اطاعت محض از پادشاهان، نکوهش رذایل اخلاقی، نکوهش جهان ناپایدار و بیوفا، دادگری و احسان شاهان، قطعی بودن مرگ و مواردی دیگر دست یافت.