کهنالگوها محتویات ضمیر ناخودآگاه جمعی انسان محسوب میشوند که نخستین بار کارل گوستاو یونگ، آن را در قالب نظریهای مطرح کرد. او معتقد بود کهنالگوها صورتهایی ازلی به شمار میروند که بین تمامی اقوام مختلف بشر مشترک هستند و امروزه این صورتهای مثالی در قالب نقد اسطورهای و کهنالگویی در آثار ادبی بررسی میشوند. آنیما یکی از مهمترین کهن الگوهاست. پژوهش حاضر با بررسی آنیما در غزلیات محمدسعید میرزایی درصدد است که نشان دهد نیمة زنانة روان چگونه در سرودهها بازتاب یافته است، چه نمادهایی به کار رفتهاند و پیوند ادبیات و روانشناسی را در غزل معاصر آشکار سازد. بر این اساس غزلیات محمد سعید میرزایی به عنوان جامعة آماری برگزیده شد. با بررسی غزلیات بر مبنای پژوهش استقرایی آشکار شد که تجلی کهنالگوی آنیما در غزلهای میرزایی در چهار بخش عمده قابل طبقهبندی است که به ترتیب بسامد شامل «مفاهیم ذهنی و انتزاعی»، «عناصر طبیعت»، «اشیا» و «اعداد» میشود؛ تجلی آنیما از طریق مفاهیم ذهنی بسامد بیشتری دارد، پس از آن طبیعت و عناصر آن قرار دارد و اشیا و اعداد نیز بسیار کم در غزلیات با آنیما پیوند خوردهاند. این فراوانی نشان میدهدکه تمرکز فکری شاعر بر بعد معنایی و ذهنی آنیما متمرکز است و به جنبههای عینی آن کمتر میاندیشد.
|