از بین شاعران ادبیات غنایی دورة معاصر که تأثیر بیشتری در تحول دیدگاههای شعر داشتند، میتوان به سیمین بهبهانی و حسین منزوی اشاره کرد. آنچه که در این جستار مطرح است بُعد اجتماعی شعر غنایی بوده و نوع اندیشة این دو شاعر را آشکار میسازد. از این رو، دوگانگی رفتاری و ریاکاری که موجب فریب اذهان میشود، از جمله مؤلفههایی هستند که شاعران ضمن نقد، از آنها دوری جستهاند. مقالة حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی سعی دارد نشان دهد که دو شاعر از چه نوع ریاکاری سخن گفتهاند؟ شناخت نشانههای این صفات میتواند انسان را در چگونگی برخورد با این افراد یاری کند و بررسی اشعار دو شاعر عاملی برای دستیابی به قدرت اجتناب از آنهاست. در این میان سیمین به طور مستقیم و با تعدّد و تنوّع بیشتری این رذیله را مطرح کرده است؛ در حالی که منزوی تلاش میکند تا تعهّد اجتماعی را عاطفیتر لحاظ کند. آنچه را که هر دو شاعر توانستهاند براساس موازین اخلاقی به مخاطب نشان دهند، کاربرد واژة نقاب، افسون، پتیارگی و فریب بوده که در ترادف با ریا به طور یکسان به کار رفته است.
|