زبان و ادبیّات فارسی ارتباط تنگاتنگ با علوم و دانشهای اسلامی دارد. بسیاری از علما و شعرا و حکما در طول تاریخ ادب و فرهنگ فارسی، اصطلاحات مربوط به علوم اسلامی را در شعر و نثر خود به کار بردهاند. علم کلام یکی از علوم مذکور است که بارها در شعر و نثر، مورد استفادۀ شعرا و نویسندگان قرار گرفته است. ناصرخسرو قبادیانی یکی از شاعران معروف قرن پنجم هجری، برای بیان اندیشه های خود در آثار و نوشتههایش از علم کلام بهره برده است. ناصرخسرو با مطرح کردن مسائل کلامی، دینی و فلسفی، در برابر دشمنان و مخالفان خود درصدد اقناع آنان بوده است و تمام تلاش خود را به کار میبرند تا همگان را به آیین و کیش خود دعوت کند و آنان را با خود همفکر سازد. در این پژوهش نویسنده به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانهای به بررسی اندیشههای کلامی در رابطه با جبر و اختیار، قضا و قدر، معاد و رستاخیز پرداخته و دیدگاه متفاوت خود را نسبت به این مسائل بیان نموده است. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که ناصرخسرو نسبت به مسائل کلامی مطرح شده، دیدگاه و نظرگاه خاص، برخلاف مردم روزگار خود داشته است.
|