اهمیّت و اثر ادبیات در زندگی انسان امری محتوم است . ادبیات همواره همراز و همراه روح و جان آدمی در هر موقعیّتی بوده است . یکی از مهمترین اهداف ادبیات، تعیین کاربرد زبان در میزان هنری بودن متون ادبی و یا علمی است. با توجه به این سهم ، زبان رابطه ای یکسویه با ادبیات دارد که از این منظر کار آن انتقال اطلاعات و زیبایی آفرینی است. اساس کار بسیاری از نویسندگان در آفرینش آثار ادبی یا علمی، آموزش و تبیین و انتقال نوشته های ذهنی و بیان اندیشه ای خاص به مخاطب است که این کار به روشی بسیار ساده و به دور از هر گونه تکلّف است تا متعلّم دوّم را دریابد امّا روش کار دیگر نویسندگان به گونه ای دیگر است و آن متکلّف کردن متن با صنایع ادبی، عبارت پردازی های . . . است. نگارنده در این جستار، در پی آن است تا نوع نگاه نویسنده را در خلق اثر نشان دهد تا اثبات کند هدف نویسنده آفرینش ادبی بوده یا به زبان دیگر دست به هنجار گریزی زده یا فقط هدف پیام رسانی و انتقال اطّلاعات بوده است.